کاهش معنادار آمار سقط جنین در کشور استفاده افراطی از شبکه‌های اجتماعی، عامل مهم تضعیف ارتباط میان زوجین در زندگی مشترک آیا خوردن ته‌دیگ باعث پوسیدگی دندان می‌شود؟ تاثیر سبک زندگی سالم در پیشگیری از سفیدی مو کسب نتیجه برتر توسط نماینده خراسان رضوی در هفته سیزدهم لیگ برتر بسکتبال زنان بیش از ۱۹ هزار نفر متقاضی وام ازدواج و فرزندآوری در خراسان جنوبی اولین شرط درمان ناباروری: حفظ حریم خصوصی زوج | فشار روانی ناشی از سوالات اطرافیان، تاب‌آوری و تعادل هورمونی را به هم می‌زند اندومتریوز، مختل کننده زندگی بانوان| آیا تشخیص دیرهنگام منجر به ناباروری می‌شود؟ شکل‌گیری مدل «ریحان‌شهر» با هدف کنشگری زنانه محلی در تهران ضرورت تقویت نظام‌های حمایتی در حفاظت از زنان خشونت‌دیده هشدار به مادران باردار: اختلالات خوردن در این دوره، خطر آسم را در کودک شما افزایش می‌دهد درباره افزایش وزن یائسگی چه می‌دانید؟ دستور پخت مربای هویج در منزل + فیلم اولین زن مشهدی در مجلس | تجربه‌ای از سیاست، پزشکی و مادری حدود ۵۴۹ هزار نفر در صف دریافت وام ازدواج هستند با سالم‌ترین رژیم‌های غذایی کاهش وزن بیشتر آشنا شویم
سرخط خبرها
سیندخت | مادری که با خرد، عشق را نجات داد

سیندخت | مادری که با خرد، عشق را نجات داد

  • کد خبر: ۳۸۰۴۵۰
  • ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۰
در میان داستان‌های پرهیاهوی شاهنامه، گاه زنانی ظاهر می‌شوند که نه با شمشیر، که با خرد و تدبیر، سرنوشت‌ها را تغییر می‌دهند. سیندخت، مادر رودابه، یکی از همین چهره‌های درخشان است؛ زنی که در میانه عشق، سیاست و جنگ، ایستاد و با عقل و شجاعت، مسیر تاریخ را عوض کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، در کابل، فرمانروایی از تبار ضحاک به نام مهراب حکومت می‌کرد. هم‌زمان، در ایران منوچهر بر تخت پادشاهی نشسته بود. مهراب همسری خردمند به نام سیندخت و دختری زیباروی به نام رودابه داشت.

روزی زال، فرمانروای زابل، قصد سفر به کابل کرد. مهراب که آوازه زال را شنیده بود، او را به مهمانی دعوت کرد؛ اما زال این دعوت را نپذیرفت، چراکه مهراب بت‌پرست بود و بیم سرزنش پدرش، سام، را داشت. با این حال، مهراب در خانه از زال به نیکی یاد کرد و همین سخنان، جرقه عشقی بزرگ را در دل رودابه افکند.

سرنوشت چنان رقم خورد که رودابه با یاری کنیزانش توانست زال را از نزدیک ببیند و میان آن دو عشقی ژرف شکل گرفت. زال ماجرا را در نامه‌ای برای سام نوشت و سرانجام رضایت پدر را به دست آورد. این خبر خوش به‌واسطه زنی به رودابه رسید و او نیز در پاسخ، هدایایی برای پیام‌آور فرستاد.

اما این دیدار پنهانی از چشم سیندخت دور نماند. مادر، که به زن بدگمان شده بود، حقیقت را از رودابه جویا شد و دختر، بی‌پرده از عشق خود گفت. سیندخت، زن را آزاد کرد، اما نگران پیامد‌های این دلدادگی شد؛ چراکه می‌دانست خشم منوچهر و خطر جنگ، کابل را تهدید می‌کند.

وقتی مهراب از ماجرا آگاه شد، خشمگین گردید و حتی قصد جان دختر را کرد، اما سیندخت با خردمندی مانع شد و پیام رضایت سام را به او نشان داد. با این حال، با رسیدن خبر عشق زال و رودابه به گوش منوچهر، بیم آن رفت که حکومت به تبار ضحاک برسد و فرمان جنگ صادر شد.

در این لحظه حساس، سیندخت نقشی سرنوشت‌ساز ایفا کرد. او نزد سام رفت، خود را معرفی کرد و گفت:

نه مهراب گناهکار است و نه مردم کابل؛ اگر خون می‌خواهی، جان من بستان و از جنگ بگذر.

سام که خرد و شجاعت این زن را دید، نامه‌ای به منوچهر نوشت. شاه ایران پس از مشورت با موبدان و دیدار با زال، سرانجام به این پیوند رضایت داد و بدین‌گونه، خرد یک زن، عشق دو جوان و سرنوشت دو سرزمین را از جنگ نجات داد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.